استاد مهربان رفت
شکیب جانباز شکیب جانباز

مرثیه به مناسبت گرامیداشت از اولین سالروز وفات

مرحوم استاد مسعود "نوابی"

02 جنوری 2011 میلادی

کمیونیتی سنتر، اسلام آباد – پاکستان

تأریخ نشر _______ 2011 میلادی


***

استاد مهربان نا مراد رفت

بکام مرگ فتاد و از میان رفت

فلک او را چو رعد از ما جدا کرد

ز نزد ما جوانان تیری از کمان رفت

همه در ماتم و سوز و گدازیم

که در عین خدمت از جهان رفت

مصیبت آورد مرگ عزیزان

ز پیش ما عزیزان مهربان رفت

ز چشم هر کسی اشکی سرازیر

شد و خون از دل هر این و آن رفت

قد سروش بزیر خاک خسپید

چسان گویم که آن سرو روان رفت

تحمل کی شود اندوه مرگش

ز دل ها طاقت صبر و توان رفت

روانش شاد میخواهم خدایا

که وی اندر بهشت جاودان رفت

"جانباز" دنیا سرای کاروانهاست

نکرد او پس کسی زین خاکدان رفت

____________________________________________________

خلص سوانح شکیب "جانباز"

این جانب شکیب "جانباز" ولد شاه ولی خان متعلم صنف دهم لیسۀ شهید ولی خان، که از صنف اول تا بحال در همین مکتب مشغول خوانش و آموزش هستم.

از اینکه در اثر توجه استادان و مربیان گرامی و مطالعۀ بعضی کتب علمی و ادبی به مطالعۀ آثار نویسندگان و و شعرای کشور خویش علاقه گرفتم و از چهار سال بدین سو ذوق شعر نویسی و مخیله ام ایجاد گردید و حالا کوشش میکنم که به رهنمایی بعضی استادان گرامی مانند آثار مرحوم استاد مسعود "نوابی" و توجۀ یکی از استادان مکتب، استاد سارا جان این قریحۀ هنری خود را انکشاف دهم.

من برای اولین باز نزد استاد مسعود "نوابی" شعر خواندم و مرا بسیار تشویق نمودند حتی برایم اجازه دادند تا روی استیج یکی از شعر خود را به خوانش گیرم.

قابل یاد آوریست که هیچگاه نخواهم استاد مهربانم یعنی مرحوم استاد مسعود "نوابی" فرموش نخواهم کرد و بهشت برین جایگاۀ او باشد.

طوریکه می گویند آغاز هر کار مشکلاتی دارد. من هم اعتراف میکنم که ابیات و اشعار اولی من خیلی نواقص داشت و حالا هم خالی از عیب نیست ولی با عزم متینی که دارم به یاری خداوند بتوانم روزی اشعار بهتری بسرایم.

با عرض ادب


 


January 9th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان